شواهد نشان میدهد بسیاری از ما، در محیط کار، نفرت و عصبانیت را در خود سرکوب میکنیم غافل از اینکه این احساسات، تاثیر منفی خود را بر زندگی شخصی و حرفهای ما به جا میگذارند. ریشهیابی این احساس، حداقل کاری است که ما میتوانیم به عنوان گام اول برای رهایی از آن برداریم. نتایج یک تحقیق دانشگاهی نشان میدهد از هر ۴ کارمند، یک کارمند در محیط کار خود بنا به دلایل مختلف عصبانی است و در بیشتر اوقات این عصبانیت را کتمان میکند. این عصبانیت در آن حد نیست که به کسی آسیبی برساند، اما تاثیرات منفی آن به صورت استرس، افسردگی، دلزدگی از کار، خستگی مفرط و حتی تحریک دیگران به خرابکاری و توطئه علیه دیگران در وجود فرد نمود مییابد؛ بنابراین عصبانیت ناشی از کار یا محیط کار، نه تنها برای سازمانها خطرناک است، بلکه میتواند سلامت افراد را با بیماریهایی نظیر فشارخون بالا، سردرد و حتی ناراحتیهای قلبی عروقی به خطر اندازد.
چه عاملی باعث خشم و عصبانیت میشود؟
خشم یا عصبانیت را میتوان یک حس قوی نارضایتی یا تعارض تعریف کرد که مجموعهای از شرایط و فاکتورها به آن دامن میزنند. عصبانیت به عنوان یک حس طبیعی در وجود بشر به ما هشدار میدهد که در روند اوضاع یا محیط پیرامونمان مشکلی وجود دارد که نیاز به رسیدگی و توجه دارد. به گفته آرلین هیرش، مشاور کاریابی و روانشناسی در شیکاگو، خشم یا عصبانیت موقعی بروز میکند که افراد از انجام کاری که میخواهند منع شده یا مجبور به انجام کاری برخلاف تمایل خود میشوند و به عبارتی دیگر، مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. با این حال، بیشتر کارمندان در محیط کار، زمانی در خود احساس عصبانیت میکنند که با پیشنهادهای آنان موافقت نمیشود. افراد ضعیف و ناکارآمد به جای آنها پاداش میگیرند و ارتقای شغلی مییابند یا افراد بالادست آنها به خاطر اموری پیش پا افتاده یا اشتباهاتی که تقصیر آنها نبوده دست به توبیخ آنها میزنند. به عبارتی دیگر، عصبانیت در محیط کاری به خاطر اهانتهای شخصی یا نادیدهگرفتن حقوق کارمندان است. بیشتر کارمندان ناراضی و عصبانی، در محیط کار ترجیح میدهند بسوزند و بسازند تا اینکه با ابراز خشم خود، وضعیت را از آنچه هست بدتر کنند. به اعتقاد آنان، از کوره دررفتن نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه میتواند خود، مشکلی را بر مشکلات بیفزاید. به عنوان مثال باعث از دست دادن کارشان یا به هم خوردن روابطشان با دیگران شود. هیرش میگوید: «کارمندانی که نمیتوانند عصبانیت خود را کنترل کنند یا با عصبانیت دیگران کنار بیایند، اغلب به حرفه خود آسیب میزنند. روکردن این عصبانیت میتواند رابطه فرد با رئیس و دیگر همکارانش را به خطر اندازد.»
به گفته روانشناسان، عدم مهار خشم و عصبانیت فردی در محیط کار در درازمدت، فرد را به لحاظ روحی فرسوده میکند و از بازده و کارایی او در فعالیتهای گروهی میکاهد. آنها همه را با خودشان دشمن میکنند و با این کار بستر مناسبی برای از دست دادن نفوذ خود در میان دیگران و حتی ابتلا به انواع بیماریهای جسمی نظیر فشارخون بالا، سکته و... را فراهم میکنند.
از سوی دیگر، سرکوب کردن خشم عواقب بدتری به دنبال دارد. با این کار، فرد انگیزه رقابت سالم در محیط کار را از دست میدهد و به نیرویی منفعل تبدیل میشود.
مهار و کنترل خشم
اینکه چگونه و کجا خشم خود را بروز دهید به شرایط بستگی دارد. با این حال راهکارهای زیر به شما کمک خواهد کرد تا بر خشم خود مسلط شوید یا آن را به طرز صحیحی بروز دهید.
واکنش خود را به بعد از رفع شدن عصبانیتتان موکول کنید
اگر عصبانی هستید با شمردن از ۱ تا ۵۰ واکنش خود را در برابر شرایط موجود به پس از رفع شدن عصبانیتتان موکول کنید. روانشناسی توصیه میکند: «بر خود مسلط شوید و با حفظ خونسردی، از گرفتن هرگونه تصمیم یا اقدامی در لحظهای که برآشفته هستید، خودداری کنید.»
سرگرم کردن خود با افکار دیگر به شما کمک میکند در آن لحظه بر خود مسلط شوید و با احساسات ضد و نقیض خود کنار بیایید. وقتی بر خشم خود فائق آمدید به جای سرزنش کردن خود، به خود تبریک بگویید و با آرامش خاطر به حل مشکل بپردازید. به خاطر داشته باشید که در حالت عصبانیت، مشکل بتوان طرف مقابل را متوجه درستی دیدگاه خود کرد؛ بنابراین اثبات درستی حرف یا موضع خود را به پس از رفع عصبانیت موکول کنید.
نفس عمیق بکشید
در لحظه عصبانیت چند نفس عمیق بکشید. این کار باعث خونرسانی بهتر به سلولها و بافتهای بدن و فعالیت بهتر مغز میشود. در نتیجه قادر خواهید بود بهتر مشکل خود را بررسی کنید و چگونگی مقابله واقعبینانه را با آن بیابید.
از مسائل و مشکلات جزیی عصبانی نشوید
وقتی از دست فردی یا چیزی عصبانی میشوید برای لحظهای با خود تامل کنید که آیا ارزش دارد خود را به خاطر مسائل و مشکلات جزیی و پیشپا افتاده عصبانی کنید.
اهمیت ندهید
بسیاری از مواقع با چشمپوشی از برخی مسائل یا رفتارها میتوان خود را از افتادن در دام عصبانیت نجات داد. به عنوان مثال اگر کسی در محیط کار با شما رفتار ناعادلانهای داشت به جای غصهخوردن و سرکوبکردن خشمتان بسادگی از کنار آن بگذرید و به خاطر آن اعصاب خود را فرسوده نکنید. بد نیست در اینجا به داستان کوتاهی در مورد بودا اشاره کنیم.
یک روز بودا در دهکدهای به موعظه میپرداخت. در همان حال یکی از افراد دهکده سعی داشت با ایجاد مزاحمت برای او، بودا را عصبانی کند. بودا به او گفت: «اگر به من یک تکه کاغذ بدهی و من آن را قبول نکنم، آن تکه کاغذ چه سرنوشتی خواهد یافت؟» آن مرد گفت: «نزد من خواهد ماند.» بودا رو به او کرد و گفت: «و این دقیقاً همان کاری است که من با آزار و اذیتهای تو میکنم. آنها را به تو واگذار میکنم و به خود نمیگیرم.»
دیدگاههای مختلف را مد نظر قرار دهید
گاهی یک مساله یا مشکل از ابعاد مختلفی قابل بررسی است و با دیدگاههای مختلفی میتوان به آن پرداخت، در نتیجه تصمیمگیری درباره درست یا غلط بودن آن، کاری بیهوده است. متفاوت بودن دیدگاههای طرف مقابل ما نباید باعث شود فکر کنیم او اشتباه میکند یا اینکه حق فقط با ماست
منبع-پارسی طب
نظرات شما عزیزان: